خلاصه
"به چی فکر میکنی؟" "من در مورد یک پسر فکر می کنم." کیونگ هیون وسط بوسه ای عمیق ایستاد و آهی کشید. لبهایش شروع به لبخند زدن کردند ، اما خشم شدید او چیز دیگری می گفت. تملک و حسادت در چهره مجسمه اش گسترده شده بود. "آیا نام او را به من خواهی گفت؟" صدای آرام و سست او به گوشهایش رسید. "چرا؟" "تا بتوانم او را شلیک کنم."
بحث MANGA
شما همچنین ممکن است
جنرال
- عمل
- بالغ
- کمدی بزرگسالان درام عاشقانه بالغ Seinen Slice of Life Smut
- ماجرا
- انیمیشن
- عشق پسرها
- دانشگاه
- کمدی
- خنده دار
- جرم
- برقص
- دوجینشی
- درام
- اچی
- فانتزی
- عشق دختران
- حرم
- گفتگوی
- تاریخی
- وحشت
- ایسکی
- خوزه
- مانگا
- مانهوا
- منهوا
- مانهوا خام
- هنرهای رزمی
- بالغ
- مکه
- نظامی
- راز
- خام
- تناسخ در جسم تازه
- انتقام
- عاشقانه
- دوران مدرسه
- علمی تخیلی
- رابطه مخفی
- دریانورد
- شوجو
- شوجو آی
- شونن
- برش زندگی
- صاف
- ورزش ها
- فوق العاده
- هیجان انگیز
- تراژدی
- وب سایت
- یاوی
- یوری